نور همه عالم خلقت از وجود مقدس و نورانی فاطمه زهرا(س) است. این نور با عظمت را خدا خلق کرد تا به وسیله او ظلمت و تاریکی را از عالم بزداید.

در بخشی از روایت مفصلی که ابن مسعود از پیامبر اکرم(ص) نقل کرده آمده است:
«ثم اظلمت المشارق و المغارب فشكت الملائكه الى اللَّه تعالى ان يكشف عنهم تلك الظلمه فتكلم اللَّه جل جلاله كلمه فخلق منها روحا ثم تكلم بكلمه فخلق من تلك الكلمه نورا فاضاف النور الى تلك الروح و اقامها مقام العرش فزهرت المشارق و المغارب فهى فاطمه الزهراء عليهاالسلام و لذلك سميت الزهراء لان نورها زهرت به السماوات.» : «سپس همه‏ى هستى از شرق تا به غرب تاريك ماند. ملائكه بر پروردگار از آن همه تاريكى و ظلمت شكايت كردند و خواستند كه پروردگار تاريكى را از ايشان برطرف كند. پروردگار در اجابت خواسته‏ى آنان كلمه‏اى فرمود، از آن كلمه روحى خلق گرديد، سپس كلمه‏اى ديگر فرمود و از آن كلمه نورى خلق شد پس آن نور را به آن روح اضافه كرد و آن را در بلندترين مكان عرش قرار داد. همه‏ى عالم از شرق تا به غرب نورانى شد. آن روح آميخته به نور خلق شده از لطف پروردگار كسى نيست، جز فاطمه زهرا عليهاالسلام و به همين دليل او را زهرا عليهاالسلام ناميدند زيرا نورش آسمان­ها را روشن ساخت. (بحارالانوار، ج 40، ص 43)

همه ما کم و بیش جهالت­هایی داریم و در تاریکی به سر می­بریم که باید با تأسی به فاطمه زهرا(س) از این ظلمت­هایی که در آن قرار داریم خارج شویم. یکی از این ظلمت­ها و جهالت­های ما تعصّب یا به تعبیر قرآن "حمیّت جاهلانه" است: «إِذْ جَعَلَ الَّذینَ كَفَرُوا فی‏ قُلُوبِهِمُ الْحَمِیَّةَ حَمِیَّةَ الْجاهِلِیَّةِ...»:«آن گاه که کفار در دل­های خود تعصب، آن هم تعصب جاهلیت ورزیدند...».(فتح/26)

امام صادق علیه­السلام می­فرمایند:«مَنْ كَانَ فِی قَلْبِهِ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ مِنْ عَصَبِیَّة بَعَثَهُ اللَّهُ تَعَالَی یَوْمَ الْقِیَامَةِ مَعَ أَعْرَابِ الْجَاهِلِیَّه»:«اگر كسی به اندازه ذره­ای تعصب داشته باشد خدای­تعالی در قیامت او را با اعراب جاهلیت مبعوث می­کند.» (بحارالانوار/ج /70ص 284)

گاه تعصب ما نسبت به سنّت­ها و عرف­هایی است که اصولاٌ نمی­دانیم اصل و ریشه آن چیست و از کجا وارد زندگی ما شده­. عادات رائجی که بعضاً خرافی و آلوده به شرک هم هستند و با روح توحیدی اسلام منافات دارند.

حکایت شده که منصور از امام کاظم علیه السلام خواست تا در روز نوروز برای تهنیت جلوس کند و آن چه برای ایشان می­آورند بگیرد. حضرت فرمود من اخبار جدم رسول خدا(ص) را بررسی کردم و در آن­ها برای این عید خبری نیافتم و این سنت ایرانیان است که اسلام آن را محو کرده است و به خدا پناه می­برم که چیزی را که اسلام محو کرده احیاء کنم. منصور در پاسخ گفت: ما این کار را برای اداره (سرگرمی) لشکریان انجام می­دهیم و تو را به خدای بزرگ سوگند می دهم که در این مجلس بنشینی و آن­گاه حضرت نشست. (حکی ان المنصور تقدم الی موسی بن جعفر علیه السلام بالجلوس للنهنتة فی یوم النیروز و قبض ما یحمل الیه فقال: انی قد فتشت الاخبار عن جدی رسول الله فلم اجد لهذا العید خبرا و انه سنة الفرس و محاها ان اسلام و معاذ الله ان نحیی ما محاها الاسلام فقال المنصور انما نفعل هذا سیاسة للجند فسالتک بالله العظیم الا جلست فجلس. " المناقب ابن شهرآشوب، ج 4 ص 319 ")

حال اگر از ما بپرسند چرا این سنت محو شده توسط اسلام را احیاء می­کنید و آن قدر آن را تعظیم می­کنید تا جایی که موجب تضعیف و کوچک شمردن اعیادی شده که خدا آن­ها را بزرگ کرده؟پاسخی که می­دهیم و نهایت دلیلی که می­آوریم این است که؛ این­ها رسوم و سنت­هایی است که از قدیم بوده، بزرگان ما و پدران ما آن­ها را بزرگ شمرده­اند ما هم به آن عمل می­کنیم!!

می­دانید قرآن در پاسخ به این نوع استدلال چه می­فرماید؟

حضرت ابراهیم به پدر و قومش گفت: «این مجسمه­ها و تصاویر چیست که شما به عبادت آن­ها کمر خدمت بسته­اید؟ :  قالَ لِأَبيهِ وَ قَوْمِهِ ما هذِهِ التَّماثيلُ الَّتي‏ أَنْتُمْ لَها عاکِفُون (عکوف یعنی روی آوردن به چیزی و ملازمت و مداومت بر اکرام و تعظیم آن).

قالُوا وَجَدْنا آباءَنا لَها عابِدينَ»: «گفتند: ما پدران خود را چنین یافتیم که آن­ها این بت­ها را عبادت می کردند».(انبیاء/52-54)

 آن­ها هم مثل ما در جواب ابراهیم(ع) تنها به سنت قوم خود استناد کردند و گفتند: این عمل، سنت دیرینه آباء و اجدادی ماست و ما هم متمسک به همین شیوه شده‌ایم‌.

قالَ لَقَدْ کُنْتُمْ أَنْتُمْ وَ آباؤُکُمْ في‏ ضَلالٍ مُبينٍ: «ابراهیم گفت : به تحقیق شما و پدرانتان در گمراهی آشکاری بوده اید». یعنی همین که به چیزهایی پایبندید که منطقی برای عمل به آن جز روش پیشینیان ندارید، دلیل بر گمراهی شماست چون از فکر و عقل خودتان استفاده نمی­کنید و صحت آن چه را که انجام می­دهید تحقیق نمی­کنید و این یعنی تعصب و حمیّت جاهلانه!