حضرت
اُمّ کُلثوم چهارمین فرزند امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام
پس از امام حسن، امام حسین و زینب کبری علیهم السلام است.
در
تاریخ ولادت حضرت ام کلثوم، میان مورّخان اختلاف است؛ اما شیعه و سنی بر اینکه امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام فرزندی به
نام ام کلثوم داشتهاند، اتفاق نظر دارند.
برخی
تاریخ ولادت آن حضرت را سال 6 قمری نوشتهاند.(دخیل، اعلام النساء، ۱۴۱۲ق،
ص۲۳۸.) البته برخی نیز بدون تعیین سال دقیق، گفتهاند که زمان ولادت او در عصر پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله یا قبل از
وفات رسول خدا(ص) بوده است.( ابن حجر، الاصابه، ۱۴۱۵ق، ج۸، ص۴۶۴)
شیخ مفید در شمار فرزندان امیرالمؤمنین علیهالسلام
نام او را زینب صغری ذکر میکند که مُکَنّی
بهام کلثوم است. (الارشاد، ۱۴۱۴ق، ج۱، ص۳۵۴.) این کنیه
را پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به سبب شباهت زینب به خالهاش - ام کلثوم دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله - به او داد. (قمی،
الکنی و الالقاب، مکتبة الصدر، ج۱، ص۲۲۸) در بسیاری از منابع فریقین،
از او تعبیر بهام کلثوم کبری شده است.
سید محسن امین در این باره میگوید: دختران امیرالمؤمنین
علیهالسلام که اسم یا کنیه آنان ام کلثوم بوده سه یا چهار تن هستند:
ام
کلثوم کبری دختر فاطمه زهرا سلام الله علیها.
- ام
کلثوم وُسطی همسر مسلم بن عقیل.
- ام
کلثوم صغری.
- زینب
صغری که کنیهاش ام کلثوم است.
وی تصریح میکند: اگر دو تای آخر یکی باشند، سه نفر و الا ام
کلثومها چهار تن هستند. (اعیان الشیعه، دار التعارف، ج۳، ص۴۸۴.)
با این حال برخی منابع، اسم ام کلثوم دختر علی(ع) و فاطمه(س) را «رقیه کبری» و
نام ام کلثوم صغری را «نفیسه» خواندهاند. (علوی،
المجدی، ۱۴۰۹ق، ص۱۷، ۱۸؛)
"ازدواج با عمر بن خطاب"
!!!؟؟؟
یکی از پر بحثترین مسائل مربوط به زندگی حضرت ام کلثــــــوم(س)
ازدواج ایشان با خلیفه دوم عمر بن خطاب است. بنابر برخی گزارشهای تاریخی، ام
کلثوم دختر علی بن ابی طالب(علیه السلام) با عمر
خلیفه دوم ازدواج کرده است.
در مقابل، بسیاری از علمای شیعه معتقـــــدند که این نقـــــل،
از تحریفهای تاریخی است. علمایی مانند شیخ مفید این ازدواج را انکار کردهاند و آقا بزرگ تهرانی، از چندین کتاب نام میبرد که در
ردّ این ازدواج نوشته شدهاند.
ـ به نظر بزرگان شیعه، همسر حضرت ام کلثوم(س) پسر عمومی ایشان
«عون بن جعفـرطیار» است همانگونه که همسر حضرت زینب(س) پسرعموی ایشان «عبدالله بن
جعفر طیار» بود.
چون در آن زمان رسم بود که هاشمی با هاشمی
ازدواج کند.
عون بن جعفر در کربلابه شهادت رسید.
ایجاد این تحریف و شبهه که ام کلثوم همسر خلیفه دوم بوده از
سوی دستگاه غاصب خلافت، طبیعی بود. چون بعد از حمله خلیفه دوم به بیت حضرت زهرا
سلام الله علیها و به آتش کشیدن درب آن، مشروعیّت خلیفه زیر سئوال میرفت و لکه
ننگی بر پیشانی دستگاه حاکم بود. برای این که حرف و حدیثها بخوابد و آثار این
جنایت کم رنگ شود، گفتند باید ارتباطی با این بیت برقرار شود و مثلا بگوییم که خلیفه،
داماد حضرت زهرا(س) بوده است تا مردم بگویند اینها با هم اختلافی نداشتند و فقط دعوایی
خانوادگی و فامیلی بوده است.!
همان طور که گفته شد عدهای از علمای شیعه مانند شیخ مفید این ازدواج
را انکار کردهاند. شیخ مفید در این باره میگوید: حدیث وارده در باب تزویج ام کلثوم
ثابت نیست و زبیر بن بکار که آن را روایت کرده فردی متهم و دشمن امیرمؤمنان(ع) بوده
است(مفید، المسائل السرویه، ۱۴۱۴ق، ص۸۶ و ۸۷. )
آقا بزرگ تهرانی، از چندین کتاب نام میبرد که در ردّ این ازدواج
نوشته شدهاند.
- «افحام
الاعداء و الخُصوم فی نفی عقد ام کلثوم» تألیف ناصر حسین بن امیر حامد
حسین.
- «تزویج ام کلثوم بنت امیرالمؤمنین و انکارُ وُقوعه
(اثبات عدمه)» اثر شیخ محمدجواد بلاغی.
- «ردّ
الخوارج فی جواب ردّ الشیعه» که به زبان اردو و در لاهور چاپ شده است.
- «رسالة
فی تزویج عمر لِاُمّ کلثوم بنت علی(ع)» نوشته شیخ سلیمان بن عبدالله
ماحوزی که وی در این رساله مانند شیخ مفید و ابن شهرآشوب ازدواج را رد کرده است.
- «العجالة
المفحمة فی ابطال روایه نکاح ام کلثوم» از سید مصطفی دلدار علی النقوی.
- «قول
محتوم فی عقد ام کلثوم» اثر سید کرامت علی هندی.
- «کنز
مکتوم فی حل عقد ام کلثوم» نوشته سید علی اظهر الهندی.
و از علمای معاصر سیــدجعفـــر مرتضـی عاملی در کتاب "ظلامة ام کلثوم" منکر این ازدواج
شده است.
«دکتر محمد امینی نجفی» فرزند علامه امینی، در کتاب
"انگیزه دولتهای اموی و عباسی در جعل و ترویج حکـایت ازدواج عمر با حضــــرت
ام کلثــــوم، 1214 مدرک از کتـــب اهل سنــت درمورد تمـــام رفتـــار و سکنـــات
خلیفه دوم در طول زندگیاش نقل کرده است. این کتاب تمام جریانات
خلیفه دوم را بر اســـاس منابـــع اهل سنت بررسی کرده است.»ابن سعد» در کتاب "طبقات" جلد سوم صفحه 183 و «ابن
هشام»
در کتاب "السیرة النبویة"
جلد سوم صفحه 791 و "تاریخ طبری" جلد سوم صفحه 269 آوردهاند که خلیفه دوم 14 همسر داشته است
که یکی از آنها «ام کلثوم بنت جرول خزاعی بود.
پس او زنی به نام امکلثوم داشته ولی نه «ام کلثوم بنت
فاطمة الزهراء(سلام الله علیها)
برخی هم احتمال دادهاند، ام کلثومی که با عمر ازدواج کرده دختر
ابوبکر بوده نه حضرت علی(ع). نووی یکی از علمای اهل سنت در کتاب تهذیب الاسماء نیز
این احتمال را پذیرفته است. آیت الله مرعشی نجفی در پاورقی احقاق الحق ضمن تایید این
نظریه، ام کلثوم را دختر اسماء بنت عمیس از ابابکر می داند که پس از مرگ ابابکر چون
اسماء به ازدواج حضرت علی(ع) در آمد این دختر را نیز به خانه امام برد و عمر با این
دختر ازدواج کرد.از آنجا که وی دختر خوانده حضرت علی محسوب می شود، برخی به اشتباه
ازدواج ام کلثوم دختر ابابکر را به نام ام کلثوم دختر حضرت علی(ع) در تاریخ ثبت کردند.[ شوشتری،
احقاق الحق، ۱۴۰۹ق، ج۲، ص۴۹۰.]
البته برخی هم وقوع ازدواج را تأیید کرده ولی آن را از سر اجبار
و اکراه دانستهاند. برای مثال، سید مرتضی میگوید امام علی (ع) از روی ناچاری و تقیه
و با وساطت عموی خود، این ازدواج را پذیرفته است. که اگر این سخن صحیح باشد خود
سندی بر مظلومیّت اهل بیت علیهم السلام در زمان خلفای غاصب است.
حضرت ام کلثوم در کربلا حضور داشت و بعد از اسارت در کوفه خطبه
خواند:
...راوی گوید: امّ کلثوم دختر امیرالمؤمنین(ع) در حالی که صدایش
به گریه بلند بود، از پشت پرده هودج این خطبه را در آن روز قرائت کرد:
ای اهل کوفه! بدا به حال شما، چرا حسین را خوار کردید و او را کشتید
و اموال او را به غارت بردید و زنان او را اسیر نمودید و آنگاه بر او گریه میکنید؟
وای بر شما، هلاکت و بدبختی بر شما باد. آیا میدانید چه داهیه و کار بزرگی مرتکب شدید
و چه جنایتی به گردن گرفتید و چه خونهایی به ناحق ریختید و چه پردهنشینانی را از
پرده بیرون افکندید و چه خانوادهای را از زینت و زیور عریان کردید و چه اموالی را
به غارت بردید؟ و کسی را کشتید که بعد از رسول خدا(ص) هیچ کس به مقام او نمیرسید.
رحم از دلهای شما برداشته شد. «آگاه باشید که حزب خداوند رستگاراناند و حزب شیطان
زیانکاران».
او سپس این اشعار را خواند:
برادرم را کشتید. وای بر مادرانتان باد! بهزودی به آتشی گرفتار
میشوید که شعلههایش زبانه میکشد. شما خونی را پایمال کردید که خدا و قرآن و پیامبر
ریختنش را حرام کردند. شما را به آتش جهنم مژده میدهم. هر آینه شما فردای قیامت در
ژرفای آتشی خواهید بود که شعلههایش برمیخیزد. من همواره بر برادرم خواهم گریست. بر
بهترین کسی که بعد از پیامبر متولد شد. آری، با اشک چشم فراوان که هرگز انقاع ندارد
میگریم. این گریه هرگز پایانپذیر و خاموششدنی نیست.
راوی میگوید: در این هنگام صدای گریه و ناله از مردم برخاست. زنها
گیسو پریشان کردند و خاک بر سر پاشیدند و چهرههای خویش را خراشیدند و سیلی به صورت
زدند و فریاد «واویلا» و «واثبوراه» بلند کردند. مردها گریستند و موهای محاسن خود را
کندند. هیچ موقعی نشده بود که مردم بیش از آن روز گریه کرده باشند. (لهوف سید بن طاووس
صفحه 181)
در باب زمان وفات ام کلثوم و چگونگی آن نیز اختلاف است. برخی
زمان وفات ایشان را در 29 جمادی الثاتی ذکر گردهاند.(وقایع الشیعه، وقایع ماه
جمادی الثانی)